بنابر اين کساني که در ? سال اول مسلمان شدند
و به توحيد معتقد شدند و مردند ،احتمالا « شرابخوار » بودند ،
« نماز نخوان » ، « روزه نگير » ، « حج نکن » ، و .... بودند
بعد از اينها در سال هفتم ، هشتم حجاب مطرح مي شود ؛
يعني بعد از هجده ، نوزده ،بيست سال کار روي مردم حجاب را مطرح مي کند.
همچنين مسأله شراب مطرح مي شود. شراب را چگونه طرح مي کند ؟
از همان مکه نمي گويد که
« آهاي مردم ، آهاي ملت ، آهاي عرب ها ،
تا به توحيد معتقد مي شويد ، بايد ديگر تمام کارهايتان راست و ريست باشد »
! نه ! کي ؟ در سال هاي آخر بعثتش مسأله شراب را مطرح مي کند .
محمد (ص) گفت :
((فيهما اثم کبير و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما))
يعني گناه دارد و نيز برايتان منفعتي دارد ؛
اينطور نيست که من آدم متعصبي باشم ،
ارزشش را ندانم و نفهمم ؛ نخير ، قبول هم دارم ، درست ! اما زيانش بيشتر است .
شنونده در برابر چه کسي قرار مي گيرد ؟ يک آدم روشنفکر که شعور دارد ،
تعصب ندارد و شراب را ، به صورت تابويي ،جني ،
غولي نجس ، و متا فيزيکي و غيبي تلقي نمي کند ؛
اما به خاطر اينکه زيان هاي اجتماعي و انساني زياد دارد ،
در عين حال که منافعش را هم قبول دارد و مي شناسد ، نفي اش مي کند .
آدم حرف او را گوش مي دهد ؛
اما هيچکس حرف آن ملايي را که مي گويد ، « موسيقي حرام است » ،
ولي اصلا نه در عمرش موسيقي شنيده
و نه اگر بشنود مي فهمد ، گوش نمي دهد !
اي کسي که مي گويي « غنا» حرام است ،
اصلا تو مي فهمي « غنا » چيست ؟
اصلا تو اين را که اين موزيک حماسي است
يا ملي است يا علمي است ، تشخيص مي دهي ؟!
موسيقي هزار شعبه دارد ، تاريخ دارد ، نقش هاي گوناگون دارد ،
بنابراين وقتي که تو فتوا مي دهي « حرام است » ، هيچکس گوش نمي کند ؛
براي اينکه تو نمي فهمي که چيست !